انارماهی

بسم الله

بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مامان» ثبت شده است

: )

چهارشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۴، ۱۱:۵۳ ق.ظ

یک روزهایی تویِ این زندگی هست، دوست داری فیه و مافیهِ دنیا را رها کنی و تویِ خانه بمانی ورِ دلِ مادرت. همه ی کارهایت را هم برمیداری میبری وسطِ پذیرایی پهن میکنی که بیشتر و بیشتر و بیشتر ببینیش. بعد هی باهاش حرف میزنی، سوال میپرسی، از نحوه سرخ کردنِ ماهی گرفته تا برنامه ریزی برای عروسیِ هفته ی آینده. انگار زمان متوقف شده، ساعت ها ایستاده اند به وقتِ بهشت تا تو مادرت با همه ی وجود لمس کنی، ببینی، ببویی، ببوسی، بشنوی.


شوهرها و خواهرها و برادرها و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها را نمیدانم، اما، مادر و پدرها را میشود قشنگ از دریچه ی یک رمانِ قشنگِ پر فروش دید، کافی ست یک دستمال بگیریم دستمان و چشممان را تمیز کنیم و بعد نگاهشان کنیم، بهشت واقعا کنارِ همین هاست.


  • انارماهی : )

مامانم .

شنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ب.ظ
وقتی نوجوون بودم و اثراتِ بلوغ داشت از اینور و اونورِ چهره م میزد بیرون همیشه بهم میگفت خیلی خوشگلی ، از لبهای ورقلمبیده و دماغ گنده شده و صورتِ ناقص شده م خیلی تعریف میکرد ...که یه وقت فکر نکنم زشتم .یه روز کمه ... همهء لحظه های زندگی مبارکت باشه مامان .: )
  • انارماهی : )

مرسی مامان

چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۵:۲۵ ق.ظ
مامان یعنی وقتی شب قبل اعصاب نداری و بد اخلاقی؛ صبح که میری تو آشپزخونه ، یه قوری گل گاوزبون دم کرده ببینی
  • انارماهی : )

10. به مامان هاتون فرصتِ مامان شدن بدید خانوما

پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۴:۵۵ ب.ظ
مامان های ما ، متعلق به نسلی هستند که دخترهای توی خونه ، باید تمامِ کارها اعم از پخت و پز و شست و شور رو انجام میدادن ، اصلاً دختری که این کارها رو نمیکرده کلی مورد تمسخرِ اطرافیان و حتی هم سن و سالانش واقع میشده ... تازه ، تمام اون پخت و پز و شست و شو باید کاملا به سلیقهء مادرِ خونه انجام میشده و نه سلیقهء خودِ دخترهای دیروز که امروز شدن مامان حالاما متعلق به نسلی هستیم که توی خونه مثلِ نسلِ قبلی فعالیتِ فیزیکی نداریم ، کم پیش میاد تو این دوره زمونه دختری باشه که تمامِ امور خونه و حتی بزرگ کردنِ خواهر و برادرهای کوچیک تر از خودش رو عهده دار باشه ، دخترخانومهایی که ما باشیم عمدتاً به درس خوندن و ول گشتن و بیرون رفتن مشغولیم ... عده ای هم که خب میرن سرِکار و وقتی ندارن که برای داخلِ منزل بزارندختر خانومهای دیروز که تمامِ رویاشون این بوده که یه روزی برن به خونه ای که بتونن مثِ مامانِ خودشون توش سروری کنن امروز شدنِ مامان دختر خانوم هایی که معمولا یا هیچ وقتی برای تمیزی خونه و پخت و پز نمیزارن یا این کار براشون عذابِ الیم محسوب میشه بنابراین به رویاهای زمانِ کودکی مامان هاشون به شدت دهن کجی میکنن ...بیاید بزاریم مامان هامون یه ذره احساس مامان بودن بکنن ، خیلی حسِ خوبی بهشون دست میده وقتی از خونهء شلخته و بهم ریخته میرن بیرون و وقتی برمیگردن میبینن دخترشون تمامِ خونه رو براشون مرتب کرده ، حتی اگر این اتفاق هفته ای یک بار هم بیفته باز به خوشحالیِ از تهِ دلِ مامان های امروز می ارزه ... هرچقدر که بیشتر خوشحال بشن زیرِ چشمشون دیرتر چروک میشه ...
  • انارماهی : )