انارماهی

بسم الله

بایگانی

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

میان نم نم باران ؛ بهارنارنج است

پنجشنبه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۳۵ ب.ظ

مثل روز اول مدرسه، پر از شور و شوق و هراس. مثل اولین روزهای پانزده سالگی پر از میل جذابیت. مثل اولین بار قدم گذاشتن در آب، پر نشانه های تازگی. مثل اولین روزهای مادری و لمس تکان هایش؛ پر از ترسی از جنس هیچ چیز؛ عشقی از جنس هیچ چیز و تمامیتی به وسعت دنیا. مثل بار اول حضور در چت روم و هیجان بالا و پایین رونده در دل. مثل بار اول لمس دست هایش دست هایت را. مثل اولین بار شنیدن صدایش. مثل یک شب دلتنگی و یاد آمدن بویش. مثل اولین بارِ نوشتنِ بی کمک، خواندنِ بی کمک... آمدی و نوک انگشت هایم را شکوفه ی بهارنارنج کردی، رشته های اقاقیا بافتی به شبِ موهام و بهار و بهار و بهار پاشیدی به چشم هام؛ قلبم؛ وجودم... آمدی و باران شدی و عطر بهارنارنج هفت شهر آن سو تر از دنیای مرا برداشت ... آمدی و شدی خورشید پنجره ای که به کورسو هم امید نداشت ... آمدی و شدی بهار ... شدی آسمان ... شدی دریا ... 

لحظه های قبل از تو چگونه بود؟ اگر نام این که هستی زندگی ست...

  • انارماهی : )

گفت بمونی الهی

چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ۰۲:۰۴ ق.ظ

حرف میزدیم

گفت: چه تازه شدی ملیکا؛ میگیرم تازگی‌تُ قشنگ

گفتم:آره؛ خییییییلی؛ برگِ بهارم قشنگ

 

  • انارماهی : )

پرتو بی پیرُهَنم، جان رها کرده تنم

چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ۰۱:۰۱ ق.ظ

زنده شده ام. یک جور زنده ی پخته. یک وقت هست آدم طوری زنده می شود که هنوز داغ جوانی ست. شوووووور زندگی سر و کول وجودش را گرفته و شوق زیستن؛ تبدیل دنیا به بهشت و تغییر هر آنچه کریه به عالی، همه ی مغز آدم را گرفته، طوری که واقعیت را نمی بیند. این بار جور دیگری زنده ام.

بعد از سالها تجربه ی مرگ. بعد از سالها جان کندن برای زندگی؛ این بار طوری زنده ام که بشقاب پر نقش و نگار سفالینی از کوره های چند هزار درجه جان سالم به در برده، نشسته بر دیوار بتونیِ خانه ای شهری، مسافر میان شب و روز. خوشی و ناخوشی؛ دل بستن و دل بستن و دل بستن

یک طورِ پخته ای این بار زنده ام. پر از رهاییِ دل‌کندن، پر از پیدا کردن وابستگی‌های ارزشمند و سرشارم از دلبستگی هایی که این همه سال انکارش نمی ارزید. آدمی به "جرات" زنده است. به عدد کارهایی که از سر جرات انجام می دهد. به عدد دل بستن های با دل و جرات؛ به عدد محبت کردن های محکم؛ به عدد رحم کردن های پیاپی؛ به عدد بخشیدن‌های پر قدرت...

محکم مثل رنگ های مینا روی مس

  • انارماهی : )

قسم به برق چشم ها

سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۱۵ ق.ظ

امشب تازه ام

تازه ام

انقدر تازه ام

که انگار دختر هفده ساله ای؛ نگاهِ پسرِ مطلوبِ همسایه را

همیشگی؛ برای خودش دزدیده ...

  • انارماهی : )