انارماهی

بسم الله

بایگانی

بد گفته اند ولی حقیقت دارد

پنجشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۱۲ ق.ظ

اینکه آخوندها میایند تویِ تلویزیون و در تمامِ برنامه های خانواده محور می گویند این زن است که باید ببخشد و مراعات کند و خودش را بیاراید و مراقب باشد و اوضاع خانه را مدیریت کند و گذشت کند و اینها، حقیقت دارد. حقیقتی که زیباست و به زن قدرت می دهد ولی همیشه و همیشه بد بیان شده.

اینکه مشاوره های طلاق درست همان دمِ آخر از خانم میخواهد که اندکی کوتاه بیاید، تا زندگی نابود نشود، حقیقت دارد. حقیقت دارد ولی بد بیان شده.

اینکه هر مادربزرگی را میبینی که مو سپید کرده و با نوه و نتیجه هایش زندگی می گذراند با لحنِ آرامی میگوید: "تو ببخش مادر". حقیقت دارد.

اینکه زن قدرتِ بخشش و بزرگی و مراعاتِ زیادی دارد که باید از آن استفاده کند تا زندگیِ خوشی را هم خودش و هم همدمش تجربه کنند حقیقت دارد ولی بد بیان شده.


زن اگر بهتر است ببخشد، اگر بهتر است کوتاه بیاید، اگر بهتر است مراعات کند، اگر بهتر است آراسته باشد، اگر بهتر است زبان به کام گیرد، اگر بهتر است یک طرفه همه ی اینها باشد، به معنی خوار و پست و کوچک بودنش نیست. زن اگر همه ی اینها باشد، اگر یک طرفه همه ی اینها باشد میتواند به هر آنچه که می خواهد برسد. مگر نه اینکه دوست دارد فرزندانی تربیت کند که دنیا را تکان دهند؟ خب با گذشتش می تواند. مگر نه اینکه دوست دارد همسری داشته باشد که همه ی عالم به او احترام بگذارند، خب با گذشتش می تواند. مگر نه اینکه دوست دارد خانه و کاشانه ای داشته باشد امن و امان و شیک و تر و تمیز که هرکه از راه رسید در آن احساس آرامش کند و خانه اش را دوست داشته باشند؟ خب با گذشتش می تواند.


زن اگر بداند که با گذشت یک طرفه، با مراعاتِ یک طرفه، با آراسته بودنِ یک طرفه، با مهربانیِ یک طرفه، با هر آنچه خوبی ست یک طرفه، (البته در بدترین حالت) میتواند بهترین زندگی را برای خودش و فرزندانش و همسرش و خانواده و اطرافیانش فراهم کند، پس چرا نکند؟ چرا به قیمتِ یک طرفه گذشتن و بخشیدن و محبت کردن، قدرتِ عظیمی به دست نیاورد؟


حرفم را شاید دخترهای مجرد قبول نکنند، ولی متاهل ها، با تجربه ها، حتی مطلقه ها، این را می دانند که می توان یک زندگی جهنمی را، با گذشت و مهربانی و محبتِ یک طرفه به بهشت تبدیل کرد. بهشتی که حتی اگر طرفِ مقابل باز هم بخواهد خود را از آن دریغ کند برای زن بهشتِ برین خواهد بود، و در بدترین حالت تبدیل به جایی می شود که مرد همواره در جهنمِ وجودِ خویش زندگی خواهد کرد ولی زن از زندگی اش لذت خواهد برد و هرگز احساس بدبختی نخواهد کرد.


  • انارماهی : )

چگونه خوشبخت باشیم

نظرات  (۱۶)

حقیقت داره ولی این خیلی بده که مرد ها با این حساب زیاد به خودشون سختی ندن واسه حفظ زندگی و اغلب انتظار داشته باشن که زن باهاشون بسازه. و متاسفانه میدونن این رو و همینطور هم میشه.
پاسخ:
آخه مردها اصلا حفظ زندگی رو بلد نیستند که بخوان به خودشون در موردش سختی بدن یا ندن
حتی اینکه مردی برای مسائل اقتصادی خانواده ش تلاش می کنه یا نمی کنه هم به اخلاق و رفتار زن بستگی داره
  • رقَـیـه ..
  • واقعا؟ خب ولی هیلی تلخه:/
    فکر نمیکنید اینکه مرد ها این چیزا رو بلد نیستن اغلب ناشی از تربیت غلطیه که از ابتدا یه پسر باهاش بزرگ میشه؟!
    پاسخ:
    خب اون تربیت غلطه هم تحتِ تاثیر یک زن بوده دیگه
    پسر رو کی تو خونه تربیت میکنه؟
    کی لوس و تیتیش مامانی بارش میاره و نمیذاره تا سر کوچه تنها بره ؟
    مامانشه دیگه
    یعنی یک خانم
    یعنی یک زن
    با کلیت حرف هات موافقم، چون اطرافم پره از زندگی هایی که اگر زن داستان صبور و با گذشت نبود،زندگی سالها پیش از هم پاشیده بود... ولی به همه زندگی ها واقعا نمیشه تعمیم داد، صبوری زن تا یه حدی سازگاره و بیشتر ازون واقعا امکان پذیر نیست
    پاسخ:
    باید توجه داشت که صبوری با تحمل خیلی متفاوته
    وقتی صبوری میکنیم یعنی میگذریم، مثلِ آبی که از رودخانه ای میگذره
    ولی وقتی تحمل میکنیم یعنی گیر میکنیم، می ایستیم، متوقف میشیم، مثل سنگی که در همون رودخانه داره روز به روز بیشتر و بیشتر فرسوده میشه

    باید فرق این دو رو در زندگی ها لحاظ کرد
    سلام
    واقعا با این قضیه موافقم
    و بهش به دید یه مظلومیت هم نگاه نمیکنم
    این یه ابزار قدرته که دست خانوماست. میتونن با مدارا و مهربونی خیلی چیزا رو به دست بیارن
    نه فقط برای مردایی که خوب برخورد نمیکنن . زن اگه برخوردش خوب نباشه مرد خوب رو هم خراب میکنه . این نقش اول بودن خیلی خیلی پر اهمیته
    از ماست که بر ماست!
  • کمی خلوت گزیده!
  • ببین من کلیت حرفتو قبول دارم، ولی واقعا بعضی زندگی ها رو نمی شه درست کرد...
    بعضی زندگی ها مشکل ناراحتی و... نیست که با گذشت درست بشه...
    مشکل ذات طرفه که اصلاح ناپذیره...
    وقتی طرف نامرد باشه، دزد باشه، حرومخور باشه، گذشت و صبوری چیزیو درست نمیکنه... بیست سال بعد بچه هایی تحویل جامعه میشن شبیه پدر، یا در بهترین حالت با مشکلات بسیار بسیار عمیق روانی... و فقط این مادره که این وسط هدر رفته و بچه هایی که اصلا نباید به وجود میامدن...
    پاسخ:
    مردِ نامرد و دزد و حرام خور رو چرا زن باید برای زندگی انتخاب کنه ؟
    با وجود این کارها اگه بازم رفتار مرد سرد بود چی 
    پاسخ:
    هیچی دیگه
    گفتم که
    مرد بی لیاقتی خودش رو میرسونه ولی زن احساس خوشبختی میکنه چون هدفش دیگه سرد نبودن مرد نیست هدفش ساختن یک زندگیه
    سلام خانوم
    عید مبارک.
    تیتر خیلی خوب بود.
    حقیقت این هست که خدا در خانواده به عدل توزیع قدرت کرده. یعنی یک سری قدرت ها را به زن داده، یک سری قدرت ها را به زن.
    این از توانایی های برجسته زن است که می تواند و قدرت دارد بیش از مرد ببخشد.
    اشتباه در نقل این تجارب این بوده که بد گقته اند (طبق نقل شما) یعنی این موضوع را از موضع ضعف دیده اند نه قدرت. این ضعف زن نیست، قدرت اوست. قدرت و توانایی بالاتر در ایثار، ندیده گرفتن و بخشیدن.
    پاسخ:
    سلام
    عید شما هم مبارک
    خوبِ خوب نوشتید.
    در واقع این زن هست که با همین قدرت و متانت و صبوری می تواند زندگی را از خطر فروپاشی حفظ کند و خانه و خانواده را قوام و دوام ببخشد. کاری که یک مرد هرگز از عهده آن بر نمی آید. 
  • کمی خلوت گزیده!
  • عزیزم مگه همه رو میشه فهمید اولش این مدلی اند؟
    مورد داشتیم طرف بعد چند سال فهمیده شوهرش این کاره بوده! و خیلی غلط های دیگه...

    در کل با صحبتت موافقم... با اینکه زن قابلیت انعطاف و لطافت بیشتری دارند خیلی موافقم...
    اما اولا نمیشه گفت همه ی مشکلات رو انعطاف زن حل می کنه...
    ثانیا اینکه به قول شما در جواب یکی از دوستان، در تربیت پسرها هم باید آداب همسرداری جا داده بشه... من با ولنگاری مرد در ارتباط با همسرش مخالفم... اتفاقا مرد حس مسوولیت پذیریش اگر درست هدایت بشه، کما اینکه حس گذشت و انعطاف زن باید هدایت شه، اتفاقا خیلی از مشکلات بهتر حل میشه که اصلا کار به گذشت زن نمیرسه...
    اینطور نیست که مرد ها درونشون هیچ قابلیتی برای مدیریت خوب روابط نداشته باشن... دارن اتفاقا منتها تربیت های غلط اون قابلیت ها رو رشد نمیده و بار رو میندازه به دوش زن... مطمئنا زن ها هم کم میارن گاهی، هرچقدرم صبور باشن...
    منطقی نیست.
    زندگی یک رابطه ی دو طرفه ست. همونطور که مرد گاهی تحت فشار روانیه و نیاز به درک داره، زن هم در شرایطی نیاز به درک شدن داره. این شرایط که هی آدم ببخشه و ببخشه، معادله ی متعادل زندگی رو به "خوب نگه داشتن زندگی به هر قیمتی تبدیل میکنه" که در واقع دیگه خوب نیست. ظاهرش شبیه خوب بودنه. در رابطه ی زن و شوهری که یک رابطه ی رفاقتی بسیار صمیمیه، این مدل از خودگذشتگی های یه طرفه معنی نداره و هر دو طرف باید بخشیدن و کوتاه اومدن رو یاد بگیرن. به این میگن زندگی سالم. این مدل مشاوره دادن ها باعث میشه مرد هیچ وقت جنبه ی بخشش و تحمل و از خودگذشتگیش رو رشد نده و این خودش بزرگترین آسیبه.
    (شخصا با وجود اعتقادات مذهبی، اکثر این مشاورهای مذهبی رو قبول ندارم و تفسیر های یک طرفه شون از موقعیت زن در زندگی، نشون دهنده ی درک ناقصشون از زندگی مشترکه. این مساله باعث میشه که زن های پیروی این مشاورها، یا به فمینیست های اسلامی(!) تبدیل بشن یا موجودات منفعلی بشن که از کمترین حقوق خودشون برخوردار نیستن و چنین آدمی قراره چه بچه ای تربیت کنه و اصلا میتونه به همسرش به عنوان یه دوست خیلی صمیمی نگاه کنه؟)
    حرفات رت قبول ندارم .. از صبر زن از گذشت زن را من میفهمم ..دردی که یک زن میکشد ..
    نمیشه گذشت ..مگه یک زن فقط می خواهد آویزان زندگی کسی باشد که بگذرد از همه چی ..
    زن آرزو دارد ..قلب داره ...اشک داره ..درد زنی که جدا میشه یه وقت هایی با گذشت هم حل نمیشه ..یع وقت هایی که مرد حتی نمی خواهد بفهمه زنی داره میگذره از خودش ..
    خواستم چیزی بنویسم اما دیدم که نویسنده وبلاگ خرمالوی سیاه تمام گفتنی ها رو گفته. امیدوارم بیشتر فکر کنید چون اسم این منطق ایثار نیست، زیر پا گذاشتن خودت و گول زدن خود محسوب میشه.
    من نمی فهمم کجای این بحث پیچیده س که نهایتش به خردشدن زن منجر می شه!!!این که زن یکسره با دعوا و نبخشیدن زندگی ش رو تبدیل به جهنم کنه چه لذت و خوشی ای داره؟زنی که یکسره با شوهر بدش دعوا کنه و هیچکدوم یکم کوتاه نیان،این یعنی دیگه ته احقاق حقوقش؟!یعنی حق زن فقط دعوا و نبخشیدن است؟یا یه زندگی آروم هم حقشه؟
    من با بخشیدن کسی که امتحانشو پس داده و بد کرده،مخالفم.اما حداقل توی زندگی زناشویی وقتی ما طرف رو از یه فیلتر عقلی می گذرونیم،حساب می کنیم که به هم می خوریم یا نه و بعد ازدواج می کنیم و یه زندگی خوب داریم،برای چی باید تو دعواها هی آتیش رو بیشتر کنیم؟!!!این می شه حق زن؟یا حماقت زن؟حماقت زن خراب کردن زندگیشه-اگه در کل از زندگی ش راضی باشه و فقط بعضی وقتا کار به بحث و دعوا کشیده بشه-نه این که با کوتاه آمدن منطقی زندگی اش را حفظ کند.
    و واقعا مسخره س که یکی در مخالفت با این پست پست گذاشته اما هیچ جایی برای جواب دادن شما به شبهاتش و مغالطه هاش باقی نگذاشته!!!!این مصداق بارز یک طرفه به قاضی رفتن است و خیلی کار چیپی است.
    پاسخ:
    خدا رو شکر که یک نفر از بیرون گود منظور من رو فهمید
    "زن اگر همه ی اینها باشد، اگر یک طرفه همه ی اینها باشد میتواند به هر آنچه که می خواهد برسد. مگر نه اینکه دوست دارد فرزندانی تربیت کند که دنیا را تکان دهند؟ خب با گذشتش می تواند. مگر نه اینکه دوست دارد همسری داشته باشد که همه ی عالم به او احترام بگذارند، خب با گذشتش می تواند. مگر نه اینکه دوست دارد خانه و کاشانه ای داشته باشد امن و امان و شیک و تر و تمیز که هرکه از راه رسید در آن احساس آرامش کند و خانه اش را دوست داشته باشند؟ خب با گذشتش می تواند."

    یعنی همه آمال و آرزوی شما به عنوان یک زن در این خلاصه میشه که بچه هات کاره ای بشن یا مردم به همسرت احترام بگذارن یا خونه ت تمیز باشه؟!!! واقعا!!! یعنی زن برای شخص خودش هیچ آرزو و هدفی نباید داشته باشه . یعنی زن یه ابزاره؟ یه نردبان برای رسیدن دیگران به اون بالاها؟! که فرزندش اگر دختر باشه که باز مثل خودش یه نردبان هست و بس و اگر فرضا بچه دار شد و بچه پسر بود و بعد از ایثار مادر به جاهایی هم رسید ، بعد از ازدواج حتی یادش بره مادری هم داشته و اولویت اول زندگیش بشه زنش!!!
    شما اصلا جایگاه انسانی برای زن قائل نیستید. زن قبل از اینکه زن باشه یا دختر یا همسر یا مادر یا.... یک انسان هست و موجودی ارزشمند .
    متاسفم برای تفکرتون!!!

    "در بدترین حالت تبدیل به جایی می شود که مرد همواره در جهنمِ وجودِ خویش زندگی خواهد کرد ولی زن از زندگی اش لذت خواهد برد و هرگز احساس بدبختی نخواهد کرد."!!!

    یعنی واقعا یک انسان سالم(یک زن سالم) میتونه با یه عمر فحش شنیدن و بی احترامی کردن و کتک خوردن و خرج خونه رو دادن و در یک کلام مثل یک برده سواری دادن احساس خوشبختی کنه؟!!! 





    پاسخ:
    اون عبارات اصلا به این معنی که شما برداشت کردید نیست
    و باید توجه داشت که برای یک زن چیزهایی که نوشتم خیلی مهمه و بهشون توجه زیادی می کنه اما به این معنا نیست که دیگه هیچ آرزوی دیگه ای نداشته باشه یا برای خودش هیچ وقت و سهم و تلاشی قائل نشه.