انارماهی

بسم الله

بایگانی

این روزها بدجوری بهم ریخته ام

شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۲۷ ب.ظ
نه به این معنی که حالم خوب نیست، داغونم، دارم میمیرم یا هر عبارتِ دیگری که کنارِ بهم ریختگی بیاید. نه. این روزها بدجوری بهم ریخته ام چون در لحظه تغییر میکنم. تغییر روحیه ای نه ها. گفتم که، حالم خوب است. یک لحظه میرقصم لحظه ی بعد گریه میکنم، یک لحظه اِبی میخوانم لحظه ی بعد دمِ نوحه میگیرم، یک لحظه بستنی میخورم، درست لحظه ی بعد یک مشت چیپس میچپانم تویِ حلقم، یک لحظه گرسنه ام در حدِ فیل های شاخِ آفریقا و در لحظه ی بعد اندازه ی دو قاشق غذا میخورم و سیر میشوم. باورم نمیشود که کارِ عقب مانده ای ندارم، باورم نمیشود که طیِ یک اقدامِ محیرالعقول و درست وقتی که لبِ پرتگاهِ بزرگترین تصمیم زندگی بودم خدا یک فرصتِ دیگر داد بهم. باورم نمیشود که باز فرصت دارم برای خوب شدن، برای تغییر کردن، باورم نمیشود. و از شدتِ این باورِ خوش بهم ریخته ام. انقدر بهم ریخته ام که خنده هایم صدای خنده ی اهلِ خانه را میرساند به گوشِ فلک و درست لحظه ای بعد همه مینشینند نگاهم میکنند و "بانویِ ماتم" صدایم میکنند. بدجوری بهم ریخته ام و در تمامِ این بهم ریختگی یک فکر اصلا و ابدا از ذهنم دور نمیشود و آن هم این است که:
این ایّام، روزهای بیعت کردنِ مردمِ حال بهم ریخته ی کوفی ست، با مسلم ... دلم میخواهد تویِ این بهم ریختگی نمانم ...

نظرات  (۴)

بسیار عالی
خوبه که :)
یا حسین...
پاسخ:
کم پیدایی کولی جان ...
خوبی؟
ان شاء الله خدا حال همه ی "حال به هم ریخته ها" را خوب کند
مخصوصا حال به هم ریخته منظور و مد نظر...
پاسخ:
الهی آمین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی