گونه های گلی آلبالویی شده بود.
سه شنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۱۶ ب.ظ
باغچه ی حیاط، پر از آلبالوهای رسیده بود. عزیز نمیرسید که بچیندشان. قاسم رفته بود سفر و گلی هنوز آنقدری نوعروس بود که نشود دست هایش را طلاکوبِ سرخیِ آلبالوها کرد. عزیز گذاشته بود به حالِ خودشان. کسی چه میدانست آلبالوها مهر و مومِ سنگ های حیاط میشوند وقتی لا اله الا الله گویان جنازه ی قاسم رویِ دست ها میچرخید و گلی صورت به ناخن سرخ میکرد که زین پس چه کسی حریمِ این آشیانه را مرد میشود؟