راهنمایی ام کنید لطفا
هفته پیش سرِ کلاس بحثِ این بود که آدم باید یک کار یا نهایتا دو کار را انجام دهد ولی به نحو احسن انجام دهد. طبق معمول کسی که از این مساله شاکی بود و سوال داشت و مساله ی هر روزه ی زندگی ش بود، بنده بودم که در کنار همه ی کارهای روزمره هزار و یک کار دیگر هم داشتم، جوابِ استاد چیزی بود به معنی اهم مهم کردن، من ولی با اهم و مهم کردنِ فعالیت هایم مشکل دارم، شاید هم کنار گذاشتن هر کدامشان را به معنی سقوط میدانم ولی الان به نقطه ای رسیده ام که ... بهتر است انتخاب کنم.
روحیه ای که از بچگی با من بود، روحیه ی ساخت و ساز بود، فکر میکردم برای اینکه به کسی محتاج نباشم باید بلد باشم همه چیز را بسازم و با همچین روحیه ای فکر کردم همه چیز را ساختن یعنی همه چیز، پس باید علاوه بر ابزار و مواد مادی و فیزیکی وارد حوزه ی ادبیات و شعر و داستان هم میشدم، مثلا به این فکر کردم که اگر روزی کتابی نبود که بخوانم بنویسمش، یا اگر روزی آینه ای نبود که خودم را در آن ببینم بسازمش، یا مثلا جامدادی و تخت و کمد و هر چیزی که به ذهنم میرسید و دور و برم بود را دوست داشتم خودم بسازم. اصلا نمیدانم چرا و چگونه ولی برایم عیب و عار بود که یک وسیله صنایع دستی را بخرم، چون فکر میکردم وقتی خودم بلدم بسازمش خریدنش یعنی مسخرگی، با همین نگاه خیلی چیزها را یاد گرفتم، و باز از آنجا که نشستن سرِ کلاسِ استاد را تاب نداشتم هر چیزی را خود آموز و با آزمون و خطا یاد گرفتم، مثل نصب ویندوز که بعد از دو بار سوزاندن کامپیوتر پنتیوم فورِ قدیمی مان حاصل شد.
حالا نمیدانم کدام را انتخاب کنم و خوب و تمیز انجامش دهم و غصه میخورم از این درخودگوریدگیِ خودم ایجاد کرده ی سنگین.