پارسال، همین شب، نوشته بودم:
سلام حضرتِ غیاث .
امشب به هزار و یک ترفند و نام و ناز و عشوه و
ادا و اشک و آه و گریه و عجز و لابه و انابه شما را خوانده ام . خوانده ام
که خلاصم کنی . خلاصم کنی از آتش . آتشی که خود ساخته ام . امشب مدام
خوانده ام رئوف و رحیم و ستار و غفار و رفیق بودنت را .
ولی قصه ی
امشبم هنوز به العفو نرسیده کم آورده ام . کم آورده ام که خب از فلانی
نگذرم که چی ؟ مثلن محشر ، زمانِ پرس و جو یا مثلن توی سرازیریِ قبر ، کارش
گیرِ یکی دو تا یا اصلن هزار تا بی انصافی که در حق من کرده بشود که چی ؟
چی به من میرسد ؟ لابد مرا می ایستانی [؟] که ببین ببین و کیف کن ، ببین
دارم فلانی را عذاب میکنم ، حالش را ببر ، وعده ای که داده بودم همین بود .
همین ؟ واقعن همین ؟!! تو همین قدر خدایی ؟ یکی را یک لنگه پا بایستانی
[؟] کنار تخته و یک کلاس را بگویی که "هووو"ش کنند که دِلِ من که از او
شکسته بوده خنک شود ؟ میشود ؟ یعنی منِ بنده را انقدر کم و کوچک و حقیر
آفریده ای ؟ باور نمیکنم . به این همه صفت و اسم و استعاره نمی آید که این
طوری دِلِ بنده ای را به دست بیاورد .
دلم شکسته ، آن روز ، آن روز
که تو حتمن بهتر از من به یاد داری بد جوری حقیر و لگدمال شدم . آن یکی روز
بدطوری سرم خورد به طاق . غیاثا آن چند شب را هم که ... یادت هست قطعن ...
اصلن چرا مرور کنیم ... بی مرور ، بی باز کردنِ پرونده ، بی جلبِ تشویق و
ترحم ، میبخشم . حلالِ حلالِ حلال ... نوش جانشان هرچه کندند و بردند و
خوردند و سوزاندند حلالِ زندگانی شان .
بیا و تو هم بگو که چی ؟ این
بنده ام را یک لنگه پا سرِ صراط نگه دارم و بگویم هوش کنند که دِلِ منِ
خدا را شکاند ؟ بیا و از من بگذر ، حلالم کن ، بیا و ببخش خدا . من بخشیدم ،
من همه ی آن شب ها و آن روزها و آن لحظه ها و آن سوختگی ها را بخشیدم امشب
، من تمام خاطراتِ تلخ زندگی ام را بخشیدم امشب ، من تمام آنچه حقم بود و
از من گرفته شد را بخشیدم امشب ... تو هم میبخشی ... میدانم ، معلم اگر
عامل نباشد شاگرد خوبی نخواهد داشت . من که شاگرد خوبی نیستم اما تمام خط
خطی های دفترم را بخشیدم تو هم بیا و اگر ادبیات و ریاضی و جغرافیا را صفر
گرفتم به پانزده و نیمِ نمره ی عشق بازی ام با چشمهات ، ببخش .
+ از نوشته های قبل، که الان بخشی را بلاگفا خورده، شاید باز گاهی توش بنویسم : کلیک
طاعاتتون قبول
چند پست از وب قبلیتون رو که خوندم
تغییر محسوسی در آهنگ نوشته هاتون
هست که به نظر عمدا هم می باشد...