انارماهی

بسم الله

بایگانی

یا قاسم بن مجتبی، یابن الکریم ... ادرکنی

دوشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۵ ب.ظ
همین که بی گلایه و اخم و تَخم به جای روضه با مامان میروم ختم، همین که از خواب بیدارم میکند برایش روغن بیاورم و بی دق و سِق برایش میاورم، همین که بیشتر میگویم چشم، همین که شب ها همه ی ظرفها را میشورم، همین که به جز استمبولی غذای دیگری هم میپزم، همین که وسط حرفش نمیپرم، سر خواهرم داد نمیزنم، سکوت میکنم، صبر میکنم و لبخند میزنم، اینها یعنی دارم توی خیابان امام حسین راه میروم، حتما که نباید آدم پای روضه اشک بریز که اشکش اشک باشد، میشود توی راه مدرسه ی خواهر ، به جای توی راه مجلس روضه بودن خواند "کریم کاری به جز جود و کرم نداره ... آقام تو مدینه س اما حرم نداره ..." و اشک شد برای یتیم مجتبی ...
  • انارماهی : )

سفرنامه ی محرم

نظرات  (۲)

  • الـ ه ـام .ع
  • ها ... همینه ...
  • فاطمه صادقی
  • احسنت:)

    التماس دعای فراوان:(
    یاعلی...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی