میگویم برای اینکه مجردها خودشان را آماده بفرمایند:
يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ب.ظ
اصولا آدم ها باید قبل از وقوع هرچیز آمادگی برخوردِ با آن را داشته باشند، و الا نمیتوانند با مساله ی به وجود آمده به نحو احسن کنار بیایند. یکی از این مسائل به وجود آمده عقد است. که در ادامه به تشریحِ آن میپردازیم.
دورانِ نامزدی، یا زمانی که هنوز اسم شما و آقای همسر وارد شناسنامه ی هم نشده، یک دورانِ معلقِ خاص است. برای من اینطوری بود که هر لحظه منتظر بودم همه چیز تمام شود و بهم بخورد و اصلا باورم نمیشد که ممکن است این نامزدی به فرجام برسد و ما ازدواج کنیم و چه خونِ دل ها که به آقای همسر ندادم برای این حس تعلیق، بماند. حواسم را از دست داده بودم، یک آدمِ بی حواسِ کامل، همه ی تمرکزم فقط منتظرِ بهم خوردنِ همه چیز بود. برای همین هیچ یک از دوستان و آشنایان را حتی المقدور از کم و کیف ماجرا با خبر نکردم تا اینکه پس از گذر از هفت خوان رستم عقد کردیم. یک عقدِ کاملا یهویی و کاملا پیش بینی نشده و کاملا بی خبر که تعجبِ همگان حتی خودمان را هم برانگیخت، انقدر که تا پس از چند روز از گذشتنِ ماجرا و حتی همین حالا هی به شناسنامه های هم نگاه میکنیم و چشم های خویش را میمالیم ببینیم واقعا بیداریم یا خواب :دی.
اما
درست پس از تمام شدنِ حسّ تعلیق دنیای جدیدی به رویِ شما گشوده میشود. یک دنیا پر از آزادی و اختیار. دنیایی که در آن شما (عروس خانم) هستید که تعیین میکنید چی چجوری باشد و چی چجوری نباشد و جای "چی" میتوانید هر چیزی اعم از مراسم عروسی و مدل لباس و ... تاااااا حال و احوالِ جنابِ آقای داماد و خانواده ی ایشان و خانواده ی خودتان و حتی موضوع کشمکش های آینده ی زندگی تان را قرار دهید.
فلذا
مجردهای گرامی لطفا خود را برای موارد زیر آماده بفرمایید:
- راه های در رفتن از زیر سوالهای شخصیِ که مربوط به روابط شما و همسرتان میشود را پیدا کنید.
- خودتان را به رازداری و امانت داری و حرف را از مجلسی به مجلسِ دیگر نبردن عادت دهید.
- عادت کنید زود قضاوت نکنید.
- یاد بگیرید اگر شما متن یک پیام را بی حوصله میخوانید آن پیام لزوماً بی حوصله نوشته نشده.
- عادت کنید همه ی خصوصیاتِ اخلاقی و رفتاری و شخصیتی خود را برای دیگران باز نکنید.
- تمرینِ سکوت کنید. (انقدر خووووووبه)
- تمرین کنید واقعی مهربان باشید.
- تمرین کنید بنده های خدا را بدونِ نقش های همسری-فرزندی- برادری- مادرشوهری و ... دوست داشته باشید.
- حتمنننن کتاب هایی که در آن قهرمانِ داستان زن است را زیاد بخوانید.
- اعتماد به نفستان را بالا ببرید، حتی بالاتر از سقف.
- اوصیکم به برنامه ریزی، برنامه ریزی، برنامه ریزی.
- انعطاف پذیریتان را هرچه بالاتر و بیشتر ببرید باز هم کم است پس بیشتر تلاش کنید.
- روزی یک دقیقه ،فقط و فقط یک دقیقه ورزش کنید. (بیشتر هم شد فبها)
تا درودی دیگر بدرود.
دورانِ نامزدی، یا زمانی که هنوز اسم شما و آقای همسر وارد شناسنامه ی هم نشده، یک دورانِ معلقِ خاص است. برای من اینطوری بود که هر لحظه منتظر بودم همه چیز تمام شود و بهم بخورد و اصلا باورم نمیشد که ممکن است این نامزدی به فرجام برسد و ما ازدواج کنیم و چه خونِ دل ها که به آقای همسر ندادم برای این حس تعلیق، بماند. حواسم را از دست داده بودم، یک آدمِ بی حواسِ کامل، همه ی تمرکزم فقط منتظرِ بهم خوردنِ همه چیز بود. برای همین هیچ یک از دوستان و آشنایان را حتی المقدور از کم و کیف ماجرا با خبر نکردم تا اینکه پس از گذر از هفت خوان رستم عقد کردیم. یک عقدِ کاملا یهویی و کاملا پیش بینی نشده و کاملا بی خبر که تعجبِ همگان حتی خودمان را هم برانگیخت، انقدر که تا پس از چند روز از گذشتنِ ماجرا و حتی همین حالا هی به شناسنامه های هم نگاه میکنیم و چشم های خویش را میمالیم ببینیم واقعا بیداریم یا خواب :دی.
اما
درست پس از تمام شدنِ حسّ تعلیق دنیای جدیدی به رویِ شما گشوده میشود. یک دنیا پر از آزادی و اختیار. دنیایی که در آن شما (عروس خانم) هستید که تعیین میکنید چی چجوری باشد و چی چجوری نباشد و جای "چی" میتوانید هر چیزی اعم از مراسم عروسی و مدل لباس و ... تاااااا حال و احوالِ جنابِ آقای داماد و خانواده ی ایشان و خانواده ی خودتان و حتی موضوع کشمکش های آینده ی زندگی تان را قرار دهید.
فلذا
مجردهای گرامی لطفا خود را برای موارد زیر آماده بفرمایید:
- راه های در رفتن از زیر سوالهای شخصیِ که مربوط به روابط شما و همسرتان میشود را پیدا کنید.
- خودتان را به رازداری و امانت داری و حرف را از مجلسی به مجلسِ دیگر نبردن عادت دهید.
- عادت کنید زود قضاوت نکنید.
- یاد بگیرید اگر شما متن یک پیام را بی حوصله میخوانید آن پیام لزوماً بی حوصله نوشته نشده.
- عادت کنید همه ی خصوصیاتِ اخلاقی و رفتاری و شخصیتی خود را برای دیگران باز نکنید.
- تمرینِ سکوت کنید. (انقدر خووووووبه)
- تمرین کنید واقعی مهربان باشید.
- تمرین کنید بنده های خدا را بدونِ نقش های همسری-فرزندی- برادری- مادرشوهری و ... دوست داشته باشید.
- حتمنننن کتاب هایی که در آن قهرمانِ داستان زن است را زیاد بخوانید.
- اعتماد به نفستان را بالا ببرید، حتی بالاتر از سقف.
- اوصیکم به برنامه ریزی، برنامه ریزی، برنامه ریزی.
- انعطاف پذیریتان را هرچه بالاتر و بیشتر ببرید باز هم کم است پس بیشتر تلاش کنید.
- روزی یک دقیقه ،فقط و فقط یک دقیقه ورزش کنید. (بیشتر هم شد فبها)
تا درودی دیگر بدرود.