نمی شود که گم شده باشم، هان؟
يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۸:۴۱ ب.ظ
شاید لابه لای گردنبد گل دخترانِ هندو، شاید در رنگ لباس تین ایجرهای اَمِریکَن، شاید زیرِ نقابِ زنانِ بلوچ، شاید بالای یک درختِ آلبالو، شاید زیرِ یک بوته ی شمعدانی، شاید وسطِ عطرِ بهارنارنجِ موهایِ معشوقی آرام، شاید همین جا، ولی مطمئنم، بالاخره یک روز، که دیر هم نیست، خودم را پیدا می کنم و از شاه راه های ابریشم، یا کوریدورهای هوایی، یا ریل های قطار، یا جاده های آسفالته ی بی چراغِ بینِ شهری، بالاخره، به خودم می رسم.
اگر غفلت نهان در سنگ خارا میکند ما را
جوانمرد است درد عشق، پیدا میکند ما را