رضا برضائک
جمعه, ۲۷ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۹ ب.ظ
دوباره کن فیکونت برای ما ، "لا" شد
و باز قصه ی تکراری ام معما شد
دوباره رعد میان نگاه ما افتاد
و این جوان سرافکنده بارها تا شد
دوباره نقشه کشیدی، دوباره طرح زدی
و این درخت خزان خورده باز بالا شد
دوباره نوبت بازی، دوباره صحنه و نقش
تو با دوات نوشتی ، مرا هم اجرا شد
و "شکر" سهم من و قرب و آسمان ، نگهت
دوباره تجربه ی جام و دستِ لیلا شد