دشمنی با تو منی نیست میانِ من و تو
دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۴۰ ب.ظ
آدم هایی که رفته اند را نگاه میکنم ، حرفهایشان را میشنوم و افق دیدشان را میسنجم . همهء چیزهایی که توی زندگی شان دارند چیزهایی نیست که بخواهم داشته باشم ، نه که خوب نباشد ولی جوری نیست که اگر نداشته باشم بمیرم ، اما یک چیز آن وسط هست که انقدر برق بزند که دلم بخواهد برای یک روز هم که شده تجربه ش کنم و آن "آرامش" است . واژه ای که بلااستثناء توی حرفهای همهء رفته ها شنیده ام .اما همیشه هروقت که فکرش به سراغم آمده تهش چیزی بوده که فکر کنم باید باشم ، بمانم ، بسوزم و بسازم .حرفهای من ، نظراتِ من ، عقایدِ من ، اگرچه ازنظرِ تویی که اینجا نیستی از خفقان ناشی میشود ، اما ، من تمامِ این خفقان را به یک لحظه "آرامش" ِ آن طرف نمیدهم . توهین ها و تمسخرهای فیسبوکی اگرچه از نظر تو در جهان عادی شده ، اما من ، هنوز دوست ندارم به ملیّتم ، هویتم ، وطنم ، زادگاهم ، با تمام کاستی ها و کمی ها توهین شود .تو نمیتوانی اما من ، ترجیح میدهم مسوولینِ بی کفایتِ کشورم را به قولِ تو هویج حساب کنم ، آدمِ بی کفایت که شایستهء نقد نیست ، شایستهء حساب شدن نیست ، ... تو نمیتوانی اما من ، ترجیح میدهم همهء کاستی ها را از ناحیهء خودم ببینم ، خودم ، که از امروز برای آیندهء این خاک هیچ کاری نمیکند ، خودم ، که دنبال آرمانهاش نمیرود ، خودم ، که فقط حرف میزند ، خودم ... خودم که فکر میکنم اگر این کشور را بی مسوول در اختیارم بگذارند و بگویند گُلی به سرش بزن چه کار میکنم ، خودم ... که چه کرده ام جز حرف زدن ... .مخاطب این پست فقط تو نیستی ، نوشتم ،که به همهء کسانی که مثلِ تو هنوز یکی از علت های عقب ماندگی هایمان را مسوولین میدانند بگویم ، اگر این مسوولین بی کفایتند ، شما خودتان برای کشورتان چه کردید ؟ چه تلاشی ؟ چه جهادی ؟ کدام درامدتان را صرفِ کارِ فرهنگی کردید [هرچند در سطح کوچک] ؟ کدام روزتان را صرفِ ایده پردازی کردید که چه کنیم ؟ کدام وقتتان را صرفِ مطالعهء دردهای مردمِ این جامعه کردید ؟ کدامتان با تلاش خودش را به جایگاهی رساند که بتواند حرفی بزند و کاری کند ؟ ... اگر این کشور را بدونِ این مسوولینِ بی کفایت در اختیارتان بگذارند ، چه میکنید ؟والسلام .