من با تو خوشم ، تو خوشی ، با دلِ من ...
جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۲، ۰۶:۲۴ ق.ظ
امروز کرکرهء تمام دنیا را کشیدیم پایین ، روی فیه و ما فیهِ دنیا خط کشیدیم گفتیم بعد از پنج روز دویدن و رسیدن و نرسیدن بلکه امروز بتوانیم نگاهی به آن سه چاهار خط مشق و خط بیاندازیم . راستش نشستیم و خط به دست گرفتیم و شروع کردیم به خواندن :اجزاء بازارهای جهانی عبارت اند از بازارِ معاملاتِ نقدی ، بازارِ معاملاتِ سلف ، بازارِ معاملاتِ ... چشم هات را برای آتی به من فروختی شازده ؟انواع اوراق در بازارِ پول یعنی : اوراقِ قرضه ، مسکوک ، اوراقِ مشارکت ... ؛ شازده من اسنادِ خزانهء چشمهات را با هیچ احدی شریک نمیشوم ها ... گفته باشم حالت های ممکنِ هر فروشنده : نمیفروشم ، فروشی نیست که ، چشهای شازده ست ، کی را دیده اید چشمهای شازده ش را بفروشد ، حالا میخواهد به کسری باشد یا به باز یا به فزونی ، اصلن من همیشه چشهای شازده ام را کسر دارم ، ... همیشه ، ... نرخ برابریِ چشم هاش را هم بلد نیستم ، یه قرون دوزار که نیست ، چشم است ، چشمِ شازده است ، چشم های خیسِ شازده ... الکی میخواهید براش قابلیتِ تبدیل پیدا کنید و دلِ مرا گرم کنید ...من چشم های شازده ام را میخواهم ... همین الان .+ اسمش برکت است ، شما نمیشناسید ، من میشناسمش ، لبخندش رحمتِ خداست ، اخمش عقوبتِ الهی ، نمیدانم چه کرده ام که دیروز تا حالا گره افتاده وسطِ ابروهاش و باز ... باز ... باز ... باز میشود ، ...بعدن نوشت : از هویت و ماهیتِ شازدهء من سوال نکنید ، حدس هم نزنید ، نکته ها هست بسی ، محرمِ اسرار کجاست؟