22.
شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۲، ۰۵:۳۸ ب.ظ
تو چسبی شازده ، نه از این چسب های گالونی که کفاشها میخرند نه از آنها که پالاز موکت میکوبد زیر موکت هاش که مبادا از جا در رود نه از آنها که پرستارها میزنند روی سوزن سرم که یک وقت خدایی ناکرده از جا در نرود و از زیر پوست فرار نکند ... چسبی شازده ، چسبِ زخم از این ها که وقتی میچسبند باید برای وضو با بدبختی از روی دست کندشان از این ها که هر چقدر با اسکاچ بمالی باز میمانند از این ها که وقتی هستند باید وضو را جبیره گرفت ... چسبی شازده وقتی لبهات روی لبهام میشیند دیگر نمیشود کندشان .