19. من اعتراف میکنم ، قوطی ها و شیشه ها و کفش ها مقصر نیستند
شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۲، ۰۴:۱۶ ق.ظ
خب دستِ خودشان نیست که شیشهء مربا و خیارشور و ترشی و زیتون و عسل باز نمیشوند ، دستِ خودشان نیست که رانی و قوطی نوشابه و دلستر و ماءالشعیر یکهو درشان خیلی سفت میشوند انگار که از تو پلمب شده باشند ، باور کن اصلن منظوری ندارند درِ پیتِ روغن یا درِ قوطیِ رُب ، حتی بندِ کتونیِ همیشه باز م هم خودش نمیداند چرا این همه هی باز میشود و هی میرود زیر پا م و هی نزدیک است مرا پخشِ زمین کند ، حتی کفش های پاشنه بلند هم باز تقصیرِ خودشان نیست که هیچوقت انتخاب نمیشوند
تقصیرِ من است که یک بار توی آشپزخانه بهانهء داشتنت را میگیرم ، یک بار وسطِ سالنِ فست فود ، یک بار توی ماشین ، یک بار وسطِ آشپزخانهء خانهء مادرت ، یک بار وسطِ خیابان و روی جدول های لبهء جوب ، و یک بار هم وسطِ مهمانی دوست دارم خودم را که کفشم هیچوقت پاشنه بلند نیست ، بکشم ، بلند کنم ، به تو بچسبانم و بوسه ای بنشانم روی لـ ـبـ ـهـ ـایـ ـتـ