انارماهی

بسم الله

بایگانی

عنوان ندارد

دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۳۹ ب.ظ

بیا برایمان مهم نباشد چه کسی رای میاورد، بیا چند ماهی خون دل نخوریم برای نوشتن متن های رادیو، بیا اخلاق برایمان بی ارزش باشد، بیا اصلا نسل نوجوان و مجله شان را بریزیم دور و فکر کنیم ستون ثابتی نداریم، بیا سایت ها را به حالِ خود رها کنیم، مثل ظرفها و لباس های تا نشده و پیراهن های اتو نشده ی بابا سید. بیا فکر کنیم جهان هیچ ربطی به ما ندارد، بیا بیا مادر-دختری کنیم بچه، بریم بیرون، بخندی، گریه کنی، بغلت کنم، شیرت دهم، بخندم، نگران نباشم، بیا، بیا بی هیچ فکرِ دیگری مادر-دختری کنیم، بی فکرِ ناهار، بی فکرِ شام، بیا فقط به هم نگاه کنیم، بیا فقط بخواه تویِ بغلم باشی، بیا و اصلا بغلی شو، بیا و وابسته ام شو و پیش هیچ کسی نمان، مگر چقدر طول می کشد؟ نهایتش دو سال، بعدش تو دنیا را کشف می کنی، دیگر این من نیستم که دستت را به گل ها و برگ ها و خاک و آب بکشم، بعدش این تویی که کشف می کنی، بی هیچ نیازی به من. بعدش این تویی که حتی مرا هم کشف می کنی.

راستی چه نعمت خوبی ست مادر شدن

برای اولین بار کشف می شوی، توسط دست هایی که برای اولین بار لمس می کند، برای اولین بار بو می کشد، برای اولین بار می بیند و هر بار تو را و تو را و تو را به نامِ مادر، کشف می کند.


نظرات  (۶)

با تمام احترامی که برای شما و نوشته های شما قائلم و اون هارو دوست دارم، عبارت های اول متن از شما بعید بود.
«بیا برایمان مهم نباشد چه کسی رأی می آورد! ... بیا اخلاق برایمان بی ارزش باشد!»

میدونم حس های درونی مادرانه نوشتید. اما اگر حضرت زهرا در دوران ما بودند، حضرت زینب ... رفتارشون چگونه بود؟

شما خیلی بهتر از من میدونید که انتخابات فعلی بسیار برای سرنوشت کشور ما اهمیت داره. و می دونم اصلا منظور شما سلب اهمیت انتخابات نبوده


میدونم شما هیچ منظوری نداشتید از اون عبارت ها، اما برام عجیب بود نوشته شدنشون...

پاسخ:
اگر میدونید منظوری نداشتم پس نباید عجیب بوده باشه
به علاوه
تربیت یک کودک به اندازه ی سرنوشت یک ملت مهمه و نوشتن مطالب اخلاقی برای سایت ها و ... هیچ اهمیتی نداره تا زمانی که یه مادر انقدر خسته باشه که نتونه با بچه ش خوش اخلاق باشه
من چقدر موافقم با این...
اصلا بیا و بغلی شو...مگر چقدر طول میکشد؟...دو سال...
پاسخ:
اوهوم

میشود بیخیال این مواردی که گفتید شد؟!!!!!!!

نمیشه بانو

هرکاری کنی زندگی ما با این فکر ها . گرفتاریها گره خورده

گرفتاریهای سیاسی و اجتماعی ، مشکلات خانواده ، مشکلات همسر و خانواده همسر ، ....

یه وقتی به خودت میای و میبینی اینقددددر درگیر شدی که بزرگ شدن بچه ت به چشمت نیومده

یهو میبینی بچه ات به سن مدرسه داره میرسه و دیگه نمیشه گولش زد ، و اونوقت میبینی که چقددددر زود دیر شد !!

پاسخ:
اگر بخوایم برای خودمون زندگی کنیم نه دیگران و اگر سخت نگیریم
میشه
من دارم تمرین میکنم که بشه
ای جان:)
واقعا تا بچه هستی خبری از جایی نداری باید لذت ببری از کودکی و... بزرگ که میشی وقتی دنیات رو میشناسی فقط اشکت رو درنیاره پامیشی تلاش میکنی میزندت زمین و البته ی کمم ما ادم ها دنیا رو واسه خودمون و اطرافیان جهنم کردیم ،،، 


با سلام بیا درک کنیم کلمات مفدس است بیا به سطجی از آستانه آدمیت که گذر از جاده سر بالایی و نفس گیر انسانیت همراه شویم بیا نه خود و نه حانواده خود ونه منیت خود که ای هیچ بر هیچ توجیه نکنیم بیا ثدای دهشت انگیز من برترم من بچه من ماشین من دینا من من که می نویسم منی که ادعا بچه داری و ماداری فقط و فقط برای خودم میبینم را با پاک کن محو کنیم بیا باور کنیم که من و بچه ام و.....باید باز گردیم بیا ..........

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی