روز اول
دوشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۱۱ ق.ظ
آیت الله العظمی بهجت:
"از اهمِّ آدابِ زیارت این است که بدانیم
بینِ حیات معصومین علیهم السلام و مماتشان هیچ فرقی وجود ندارد؛ یعنی الان هم امام حی است و حرفت را می شنود."
برای ما کربلا ندیده ها همین بیرق روضه، همین پرچمِ سیاه، همین صلی الله علیک یا اباعبدالله های سه باره ی بی موقع که در طولِ روز و بینِ هزار و یک کار میاید رویِ زبانمان، مثلِ زیارت می ماند، مثلِ آمدن، مثلِ نشستن در صحن و دل سبک کردن. حرفهای این شب هایم را به این امید میزنم که می شنوی، یک به یک. نه که سال های پیش شک داشتم در شنیدنِ حرفها اما امسال این سخنِ بهجتِ زمانه ی ما انگار مهرِ تاییدی بود بر تمامِ تفکراتِ گذشته ام.
روزِ اول است، صلی الله علیک یا اباعبدالله. به این نیت به مجلس روضه ی شما می آیم که آنجا حی و حاضری، و می بینی و می شنوی که با خلقِ خدا چطور می گویم، چطور می خندم، خشم و غضبم از برای چیست و تنگ تر می نشینم تا جا برای یک نفر بیشتر باز شود یا نه. می بینی و می شنوی که در دلم سودایِ فهمِ معارفِ شماست یا با زرق و برقِ چادر و روسری قصدِ خودنمایی دارم. می بینی و می شنوی که حرمت نگه دارِ مجلستان هستم یا در مجلس شما زبان و دهان باز می کنم به هر آنچه نه فقط من که مخلوقی شایسته گفتنِ آن نیست... می آیم به این نیت که می دانم می بینی و می شنوی.
"از اهمِّ آدابِ زیارت این است که بدانیم
بینِ حیات معصومین علیهم السلام و مماتشان هیچ فرقی وجود ندارد؛ یعنی الان هم امام حی است و حرفت را می شنود."
برای ما کربلا ندیده ها همین بیرق روضه، همین پرچمِ سیاه، همین صلی الله علیک یا اباعبدالله های سه باره ی بی موقع که در طولِ روز و بینِ هزار و یک کار میاید رویِ زبانمان، مثلِ زیارت می ماند، مثلِ آمدن، مثلِ نشستن در صحن و دل سبک کردن. حرفهای این شب هایم را به این امید میزنم که می شنوی، یک به یک. نه که سال های پیش شک داشتم در شنیدنِ حرفها اما امسال این سخنِ بهجتِ زمانه ی ما انگار مهرِ تاییدی بود بر تمامِ تفکراتِ گذشته ام.
روزِ اول است، صلی الله علیک یا اباعبدالله. به این نیت به مجلس روضه ی شما می آیم که آنجا حی و حاضری، و می بینی و می شنوی که با خلقِ خدا چطور می گویم، چطور می خندم، خشم و غضبم از برای چیست و تنگ تر می نشینم تا جا برای یک نفر بیشتر باز شود یا نه. می بینی و می شنوی که در دلم سودایِ فهمِ معارفِ شماست یا با زرق و برقِ چادر و روسری قصدِ خودنمایی دارم. می بینی و می شنوی که حرمت نگه دارِ مجلستان هستم یا در مجلس شما زبان و دهان باز می کنم به هر آنچه نه فقط من که مخلوقی شایسته گفتنِ آن نیست... می آیم به این نیت که می دانم می بینی و می شنوی.