رحمة لالعالمین
شنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۲، ۰۵:۳۷ ب.ظ
من شنیده ام که شما را لقبی ست شامل تمام مخلوقات عالم ، از جن و انس و مَلَک و آنچه موجود است ، و فخرم این است که در شمول این لقب میگنجم ، هم ترازِ تمام مخلوقات عالم ، به یک اندازه و یکسان ، ...
زیباست که هم اندازهء یک مَلَک سهم ببری یا هم اندازهء یک گیاه سبز ، خوش است از طراوت حضور شما استفاده کردن به اندازهء قطرهء آبی در اقیانوس یا به اندازهء جنّی در کوه های دور ، ...
من زیاد شنیده ام که شما را قلبی ست رئوف و مهربان ، زیاد شنیده ام که شما را به خوش بویی و به لبخند یاد کرده اند ، زیاد شنیده ام که هیچ کس نتوانست در سلام بر شما سبقت بگیرد حتی در خفا ، شنیده ام به ملاقات مردی رفتید که بر شما خاکستر میریخت ، مردی را به حضور طلبیدید که به شما دشنام میداد ، ار رنگ لباسهاتان هم شنیده ام ، از خوش خلقی و آن لبخند اهورایی ، ...
ما به اعتماد ، تسلیم شدیم حضرتِ رحمت ، اعتماد کردیم و تسلیم شدیم که خدایی هست و معادی و قیامتی و روز حسابی و ... ولی ولی میدانی چه شد که ماندیم ؟ چه شد که بر سر این اعتماد ماندیم و به اعتمادمان ایمان آوردیم و ... ما به آن لبخند و مهربانی و خوی خوش و نگاهِ عاشقانهء شما شد که ایمان آوردیم و مومن شدیم به آمدن مردی که نامش هدایت است و وجودش رحمت ، چون شما ...
روز میلادتان بر اهالی زمین و آسمان ، بر تمام مخلوقات عالم مبارک است ، چراکه قبل از آن رحمتی نبود که حتی ذره های خاک را شامل شود و به لبخندی دل برباید از اهل دل ، قبل از شما نوری نبود که هم منِ رو سیاه را شامل شود و هم ماهیِ سرخ جنبانِ هراسان بین دریا و رود را ... ، قبل از شما کسی نبود که رازهامان را امانت دار باشد تا روز مرگ و حرفهامان را شنوا باشد به هر لحظه که بخواهیم ، به دیدارمان بیاید و عیادتمان کند و دستِ شفا بر سرمان بکشد و لبخندش ... و لبخندش را هر لحظه و هر ساعت که نامش بیاید حس کنیم و ببینیم ...
به برکت همان اعتماد و همان تسلیم و همان ایمان ، امیدواریم به روزی که میلادتان را جشن بگیریم و چشممان اشکبارِ شوقی باشد از لمس ظهورِ مردی که همچون شماست ، او نیز رحمة للعالمین است ...
+ هفدهم ربیع الاولِ هزار و چهارصد و سی و چهار قمری ... نوشته شده بود