انارماهی

بسم الله

بایگانی

چهار

پنجشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۲، ۰۶:۵۲ ق.ظ
هُمایِ اوجِ سَعادت به دامِ ما اُفتَداَگَر  تو  را گُـذَری  بَر  مَقامِ ما اُفتَد

دام را از برایِ آن قربانیِ کنند که طعمش لذتِ روح باشد و گوشتش ، قوتِ جسم . قبل از ذبح ، آبش دهند . چون کارد به گلویش نزدیک کنند ذکرِ الله گویند و چون کارِ ذبح به پایان برند حیوان را دمی آسوده بگذارند تا روی به قبله جان دهد ، بعد از آن حیوان را تکه تکه کنند و برای طعام آماده سازند . گاه انفاق کنند و گاه به بزم خورند و گاه به عزا ، در هر کدامِ اینها دام همان است و گوشت همان است و آدابِ ذبح و قربانی ، همان .اسماعیل ، قربانی خلیل بودنِ ابراهیم شد که خدایش رشک برد که این ابراهیم برای من یک امّت بود ، ابراهیم ، حلیم بود ، ابراهیم ، شاکر بود ، قلب ابراهیم سلیم بود تا آنجا که در میان سخنانش به احمد صل الله علیه و آله وسلم بگوید : ابراهیم الگوست ، ما آیین ابراهیم را به تو آموختیم .دنیا ، قربانگاه است ، یکی قربانیِ مال ، یکی قربانیِ مقام ، یکی قربانیِ قدرت در این آشفته بازار قربانگاهی ست که کمتر کسی نظری به آن میکند ، آن قربانگاه ، قربانگاهِ خداست ، آنجا که میفرماید :مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی اَحَبَنی و مَن اَحَبنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَن قَتَلتُهُ فَعَلی دِیَتُه وَ مَن عَلی دِیَتُه وَ اَنَا دِیَتُه ...هر کس مرا طلب کند مرا میابد و هر کس مرا یافت مرا میشناسند و هرکس مرا بشناسد مرا دوست میدارد و هرکس مرا دوست بدارد عاشقم میشود و هرکس مرا عاشق شود ، من عاشقش میشوم و هرکس را که عاشق شوم میکُشم و هر کس را بکشم خون بهای او بر عهدهء من است ، پس خود خون بهای اویم ...
  • انارماهی : )

اذن دخول

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی