انارماهی

بسم الله

بایگانی

35. پله پله تا ملاقاتِ خدا

جمعه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۲، ۰۹:۴۸ ق.ظ
بچه های دو-سه ساله که تازه راه رفتن یاد گرفته اند ، خیلی ذوقِ بالا رفتن از پله دارند ، بالا رفتن برایشان راحت است و پایین آمدن سخت ، باید کسی دستشان را بگیرد ، وقتی دستِ بچهء دو ساله توی دستتان است و دارید از پله ای پایینش میاورید ، وقتی به ناگاه پاش سر میخورد و نزدیک است بیفتد ، دستش که توی دستتان است را به بالا میکشید ، جوری که تمام سنگینی تنِ بچه میفتد روی ناحیهء کتفش ، حالتِ خیلی متعادلی هم نیست و مسلمن به استخوان کتف فشار زیادی میاید و ایجادِ درد میکند ، بچه اما هیچ شکایتی از این درد نمیکند ، فقط خیالش از این بابت که نیفتاده راحت میشود ، احساس امنیت میکند و دستِ شما را با اینکه باعثِ درد کشیدنش شده اید محکم تر میگیرید و پله ها را با احتیاط بیشتری میاید پایین ...ما هم توی زندگی وقتی هورت هورت ذوق داریم برای بالا رفتن از پله های موفقیت ، باید برگردیم پایین ، گاهی برای آنکه آن بالا جایمان نبوده و گاهی برای دوباره بالا رفتن از پله هایی دیگر ، یک وقت هایی توی این بالا و پایین رفتن ها خیلی دردمان میاید ، خیلی سختمان میشود ، بهتر است نگران نباشیم ، خدا ، دستمان را گرفته ، فقط وقتی که میخواهیم با مغز بیفتیم پایین ، از آنجا که قبول نکرده ایم برویم توی بغلِ خدا و فقط یکی از دستهامان با خداست و آن یکی را مثلن گرفته ایم به نرده ، کمی به استخوانِ کتفمان فشار میاید ... کمی فشار را باید نوش جان کنیم تا برای پله های بعدی یادمان باشد که با کمک چه کسی برویم بالا و بعد بیاییم پایین ...بیاید اینجا برای بازی
  • انارماهی : )

تماشا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی