انارماهی

بسم الله

بایگانی

17. خدایِ مهربانان

پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۳۳ ب.ظ

حتما شما هم تجربه اش را داشته اید. مثلِ رفتن به سفرِ مشهد میماند، [البته من تا به حال محضرِ امامِ دیگری مشرف نشده ام، شاید بقیه ائمه هم همین طور باشند] یک جور رقتِ قلبِ خاص، انگار همه چیز رقیق میشود، دوست داشتن ها، محبت ها، درس خواندن ها، بیدار بودن ها، حال ها، آره، همه ی "حال"ها رقیق میشوند.

دلت نمی آید به کتابِ تستِ مدرسان شریف بد و بیراه بگویی، دوست نداری برای زندگی ات برنامه نداشته باشی، دلت نمیخواهد نمازت را اولِ وقت نخوانی، دوست نداری جوابِ خواهرِ کوچکترت را با تندی بدهی، دلت نمیخواهد مامان ذره ای زحمتِ تو را بکشد، و همه ی اینها برای اولین بار در طولِ زندگی ات در مرحله ی "دلم میخواد .." باقی نمیماند و محقق میشود، تو واقعا جواب خواهرت را که میدهی هیچ، میروی کنارش مینشینی و برای همه ی لحظه های گذشته از او عذرخواهی میکنی بدونِ فکر به اینکه او کوچکتر است، تو با همه ی خستگی ها و بی حالی ات ظرفهای سحر و افطار را میشوری، کتابِ تستِ مدرسانِ شریف بهترین کتاب است و تو دوست داری هی بیشتر و بیشتر ازش بخوانی و ... همه ی همه ی همه ی دل خواستنی هایت یک دفعه محقق میشود، یک دفعه هلالِ رمضان رویت میشود و تو واردِ ماهی میشوی که سر تا سرش رحمت است.

یک جوری انگار عزت نفس دار شده ای، هر حرفی را نمیزنی، هر تکه ای را نمیپرانی و هر فکری را نمیکنی، در حالتِ ذکر شکل و شمایل ات را در شانِ ذکری که داری میگویی حفظ میکنی، مهربان میشوی، کتاب میخوانی، بیشتر از همیشه بیدار میمانی و خواب های مسخره ی وقت گیر دست از سرت برمیدارند، امید داری، امیدِ اجابت، امیدِ رسیدن و در کنارِ همه ی اینها ترس... ترسِ اینکه چه زود این یک روزِ بهشتی گذشت و لابد بقیه ی روزها ...


همه ی اینها را گفتم که بگویم خدای مهربانی داریم، دلش نمی آید بنده اش تمامِ طولِ سال را غرق سیاهی و خاکستری و مسخرگی دنیای خودش باشد، دلش نمی آید بنده اش تمامِ طولِ سال را غرقه ی نیازهایی باشد که به صلاحش نیست، دلش نمی آیند بنده اش تمامِ طول سال را مردگی کند. یک ماه از هر سال را فراهم میکند تا بنده اش با اینکه در سختی آفریده شده، زندگی کند، طعم امید را، رهایی را و اجابت را بچشد؛ از همچین خدایی، کم بخواهیم ضرر نکرده ایم؟


التماسِ دعا

  • انارماهی : )

رمضان

نظرات  (۲)

خوش به حال تو و این ماهت....
پاسخ:
: )
خیلی زیبا بود
دیگه حرفی باقی نمیمونه
فقط ای کاش قدر این خدا را بدانیم
پاسخ:
ای کاش
: )

نظر لطف شماست

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی